امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Convenience Food

kənˈviːnjənsˈfuːd kənˈviːnɪənsfuːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

خوراک پیش‌پخته (یخ‌زده یا در قوطی)، غذایی که پختن یا کشیدن آن آسان باشد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد convenience food

  1. noun food that can be quickly and easily prepared
    Synonyms:
    canned food dehydrated food fast food frozen food precooked food

ارجاع به لغت convenience food

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «convenience food» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/convenience food

لغات نزدیک convenience food

پیشنهاد بهبود معانی